کوچینگ بستری برای کسب مهارت‌های سال 2023

  • 2 سال پیش
  • مقاله‌های کوچ‌ها
  • 8 دیدگاه
  • 399
کوچینگ بستری برای کسب مهارت‌های سال 2023

 این مهارت‌ها جزء مهارت‌های هستند که برای زندگی هر فرد در سال 2023 موردنیاز است:
1- هوش هیجانی
2- مهارت‌های ارتباطی
3- تفکر خلاق
4- تفکر انتقادی
5- مهارت‌های تصمیم‌گیری
هرچقدر روبه‌جلو می‌رویم، ضرورت کسب مهارت بیشتر می‌شود و ضرورت کسب علم کمتر؛ زیرا هر دانشی را می‌توان با جست‌وجویی ساده در اینترنت یا لابه‌لای کتاب‌های موجود به دست آورد؛ اما کسب مهارت یا توانایی در هر رشته‌ای مهم‌تر است و البته به تمرین نیاز دارد.
کوچینگ بستری است که به کوچ و کوچی کمک می‌کند مهارت‌های موردنیاز برای سال‌های آینده به‌خصوص 2023 را کسب کنند.
 در این مقاله به معرفی تعدادی از این مهارت‌ها می‌پردازیم و همراه با آن توضیح می‌دهیم که چگونه کوچینگ مسیر کسب این مهارت‌ها را برای کوچ و کوچی هموار می‌کند.

 

1- هوش هیجانی
دانیل گلمن نویسندهٔ کتاب معروف «هوش هیجانی» هوش هیجانی را این‌طور تعریف می‌کند:
توانایی‌هایی مثل:
انگیزه دادن به خود در موقعیت‌های دشوار و سرخوردگی، کنترل رفتارهای تکانشی، به تأخیر انداختن خواسته‌ها، تنظیم هیجانات، جلوگیری از غلبهٔ اضطراب بر تفکر، همدلی با دیگران و امیدواری.
گلمن مؤلفه‌های هوش هیجانی را به‌صورت زیر فهرست می‌کند:
*خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن:
خودآگاهی عبارت است از آشنایی با قوت‌ها و ضعف‌ها، انگیزه‌ها، ارزش‌ها و تأثیری که روی دیگران داریم.
*خودتنظیمی:
توانایی کنترل یا تغییر جهت تکانه‌ها و انگیزه‌های لحظه‌ای خود در هنگامی‌که آن‌ها مزاحم هستند.
*خودانگیزشی:
خودانگیزشی به این معنی که شکست نتواند به‌سادگی انگیزهٔ ما را از بین ببرد.
*همدلی:
به این معنی که وضعیت احساسی دیگران را درک کنیم و جهان را از دریچه چشم آن‌ها ببینیم.
*مهارت اجتماعی:
مهارت اجتماعی به معنی ایجاد رابطهٔ صمیمی با دیگران و سوق دادن آن‌ها به سمتی است که می‌خواهیم.

کوچینگ رابطه‌ای دوطرفه با هوش هیجانی دارد
1-مهارت‌های کوچینگ ازجمله مهارت‌های گوش کردن خوب، آگاهی از زبان بدن و کاربرد عملی آن، پرسش‌گری هدفمند، بازخورد دادن مؤثر، ایجاد صمیمیت و… جزء مهم‌ترین مهارت‌های هوش هیجانی هستند.
2-کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند،‌ می‌توانند کوچ‌های خوبی شوند.
اگر اکسیژن برای حیات ما ضروری است، هوش هیجانی روح روابط ما است.
تحقیقات نشان داده است که در تصمیم‌گیری‌های ما، احساس سه برابر منطق نقش دارد.
هوش هیجانی شکلی از هوش اجتماعی است که شامل توانایی نظارت بر احساسات و عواطف خود و دیگران، تمایز قائل شدن بین آن‌ها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و عمل خود است.

برای اینکه ازنظر عاطفی باهوش بشوید، به دو عنصر هوش نیاز دارید:
1- ازآنچه در درون شما می‌گذرد آگاه باشید (خودآگاهی) و بتوانید اقدامات مناسب برای مدیریت و کنترل احساسات خود انجام دهید (مدیریت خود).
2- از احساسات دیگران آگاه باشید و درک کنید (آگاهی از دیگران) و بتوانید برای مدیریت آن‌ها اقدام مناسبی انجام دهید (مدیریت روابط)

 

2-مهارت‌های ارتباطی
 مهارت دوم و توانایی بسیار مهم دیگر که خلأ آن در جامعه ما و به‌خصوص در سازمان‌ها و در انجام کارهای گروهی بسیار احساس می‌شود، مهارت برقراری ارتباط با دیگران است.
 متأسفانه این مهارت در مدرسه‌ها آموزش داده نمی‌شود؛ درحالی‌که یکی از مؤثرترین مهارت‌ها در موفقیت کاری افراد، سازمان‌ها و جامعه به‌حساب می‌آید.
این مهارت که یکی از مهم‌ترین مهارت‌های سال‌های پیش رو هست، جزء مهارت‌های انسانی محسوب می‌شود اما نسبت به مهارت‌های عملیاتی و فنی مغفول واقع شده است.
درباره اهمیت کسب این مهارت همین کافی است که بدانیم این مهارت مهم‌ترین عامل در هم‌افزایی افراد سازمان یا گروه به‌حساب می‌آید.
توانایی برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد با دیگران را مهارت ارتباطی می‌گویند.
 در دنیای رقابتی مدرن، مهارت‌های ارتباطی نقش مهمی در تعاملات داخلی و خارجی کسب‌وکارها دارند. 
علاوه بر کسب و کار، مهارت‌های ارتباطی بین فردی در گستره وسیعی از شرایط و محیط‌هایی که ممکن است با افراد دیگر تعامل داشته باشید، حیاتی هستند. اگر بتوانید ایده‌ها و عقاید خود را بدون ایجاد سوءتفاهم و تعارض بیان کنید، شانس بیشتری برای پیشرفت شغلی، روابط بین فردی معنادار و بهبود کیفیت زندگی خود دارید.
کوچینگ به دو روش می‌تواند باعث تقویت و پرورش این مهارت و جنبه‌های مختلف آن در افراد هر سازمان یا گروهی شود؛
1- اگر مدیران میانی یک سازمان روش‌ها، فرایندها و منش کوچینگ را اجرا کنند یا به عبارتی «مدیر در نقش کوچ» باشند، همکاری و هماهنگی افراد سازمان با یکدیگر و همچنین با مدیران افزایش می‌یابد.
2- از سوی دیگر این روش نگرش و کنش‌های رفتاری مدیران باعث نهادینه شدن این مهارت در افراد سازمان و ایجاد فرهنگ‌سازمانی مبتنی بر کوچینگ می‌شود.

افزایش مهارت‌های ارتباطی با ابزارهای کوچینگ
1-گوش دادن فعال: گوش دادن فعال به معنای تلاش آگاهانه برای تمرکز بر روی موضوعی است که گوینده درباره آن صحبت می‌کند و از ابزارهای مهم مهارت‌های ارتباطی است.
2-سؤالات قدرتمند: سؤالات مؤثر و قدرتمند، بخش مهمی از تعاملات کلامی و مهارت‌های ارتباطی هستند و به افراد کمک می‌کنند  تا بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنند.
3-همدلی: همدلی اصل بسیار مهمی در مهارت‌های ارتباطی است زیرا باعث می‌شود خود را به‌جای دیگران قرار دهید و بهتر با آنان ارتباط برقرار کنید. 
4-زبان بدن: زبان بدن یک ابزار ارتباطی قدرتمند غیرکلامی است که شامل ارتباط چشمی و استفاده از دست‌ها در طول مکالمه است. 
5-بازخورد: به اطلاعاتی که افراد با توجه به عملکردشان دریافت می‌کنند، بازخورد گفته می‌شود. 
اگر بازخورد به‌درستی انجام شود، می‌تواند ابزار بسیار خوبی برای یادگیری باشد. ارائه و دریافت بازخورد مستلزم داشتن کمی مهارت است و می‌تواند سطح احساسات شما را در ارتباطات متعادل کند.

 

3-تفکر خلاق
مهارت مهم دیگر مهارت تفکر خلاق یا «تفکر خارج از چهارچوب» است؛ این تفکر به معنی یافتن راه‌حل‌های بسیار برای مسائل و مواجهه فعالانه با موانع است و نقش بسزایی در حل مسئله و عبور از موانع زندگی دارد.
در حقیقت، مهارت تفکر خلاق نوع دیگر دیدن است در این تفکر هیچ‌گاه مشکل یک عامل مزاحم به‌حساب نمی‌آید، بلکه یک فرصت برای کشف راه‌حل‌های نو و بدیع تلقی می‌شود که تاکنون کسی به آن توجه نکرده است.
این نوع تفکر هم به مسئله و هم به تصمیم‌گیری‌های مناسب کمک می‌کند.
 با استفاده از تفکر خلاق، راه‌حل‌های مختلف مسئله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می‌شوند.
 با کمک این مهارت، فرد مسائل را فراتر از تجارب مستقیم خود را دریافته و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم‌گیری خاصی مطرح نیست، با سازگاری و انعطاف بیشتر زندگی می‌کند.

ارتباط تفکر خلاق و کوچینگ:
کوچینگ خلاقیت مانند دیگر زیرشاخه‌های کوچینگ، سعی در بهبود شرایط کوچی دارد کوچینگ خلاقیت بر خلاقیت و بهبود آن تمرکز دارد. این زیرشاخه تخصصی کوچینگ به‌گونه‌ای طراحی شده است تا به افراد خلاق هنگام رویارویی با موانع اجتناب‌ناپذیر مسیر پیش رویشان کمک کند.
کوچ با پرسیدن سؤال‌های بسیار زیاد و مرتبط با هدف، ایده یا مسئله کوچی اجازه نمی‌دهد کوچی در نقطه‌ای خاص یا در مواجهه با مانع متوقف شود و از عمل‌گرایی باز بماند. 
کوچ همچنین مهارت پرسش‌گری خلاق را در کوچی تقویت می‌کند و به ظهور می‌رساند.

 


4-تفکر انتقادی
تفکر انتقادی یا نقادانه یا تفکر سنجشگرانه هنر اندیشیدن درباره تفکر خود است.
ما در عصری زندگی می‌کنیم که «عصر انفجار اطلاعات» نامیده می‌شود؛ عصری که در آن انواع و اقسام اطلاعات صحیح، غلط به‌وفور یافت می‌شود. اینجاست که باید مجهز به مهارتی شویم که به‌واسطهٔ آن بتوانیم مواجهه‌ای صحیح با این حجم از اطلاعات داشته باشیم، درست را از نادرست تشخیص دهیم و بتوانیم بر مبنای اطلاعات، پیش‌فرض‌ها و استدلال‌های صحیح تصمیمات صحیحی بگیریم. با تمرین تفکر انتقادی، ما به خود اجازه می‌دهیم که نه‌تنها مشکلات را حل کنیم، بلکه برای این کار ایده‌های جدید و خلاقانه‌ای نیز ارائه می‌دهیم. 
تفکر انتقادی به ما امکان می‌دهد این ایده‌ها را تجزیه‌وتحلیل کرده و متناسب با مشکلات بکار بگیریم.
تفکر انتقادی برای بسیاری از مسیرهای شغلی بسیار مهم است. نه‌فقط برای دانشمندان، بلکه وکلا، مدیران ارشد و پزشکان، مهندسان، حسابداران و تحلیل گران و...همه باید از مواضع انتقادی خود استفاده کنند.
درواقع، طبق مجمع جهانی اقتصاد، تفکر انتقادی یکی از مطلوب‌ترین مهارت‌های نیروی انسانی است، زیرا به تجزیه‌وتحلیل اطلاعات، تفکر خارج از چارچوب، حل مشکلات با راه‌حل‌های نوآورانه و برنامه‌ریزی منظم کمک می‌کند.
و اما کوچینگ با بهره‌گیری از اصول پرسش‌گری هدفمند و جهت‌دار و با به چالش کشیدن اطلاعات، پیش‌فرض‌ها، ارزش‌ها، باورها و استدلال‌های کوچی‌ها، باعث می‌شود تصمیم‌گیری‌هایشان اصولی و هدفمند شده و اراده‌شان در عملی کردن ایده‌ها و حل مسائلشان تقویت شود.

 


5-مهارت‌های تصمیم‌گیری
ما همیشه در حال انتخاب هستیم،‌ بروم یا نروم؟ بگویم یا نگویم؟ ببینم یا نبینم؟ حتی وقتی تصمیمی نمی‌گیرید، یک تصمیم گرفته‌اید.
آیا از آن دسته کسانی هستید که تعیین مسیر زندگی خود را روی خلبان اتوماتیک تنظیم کرده‌اند و اجازه می‌دهند تنها عادت‌ها، باورها و تجربه‌های گذشته به زندگی‌شان جهت بدهند. دیر یا زود زمانی فرا می‌رسد که باید تصمیمی کلیدی بگیرید که می‌تواند زندگی شما را زیرورو کند. برای آن لحظه باید آماده به دست گرفتن فرمان زندگی باشید.
اگرچه به نظر می‌رسد هر روز تصمیم مهمی نمی‌گیریم؛ ولی در زندگی شخصی و حرفه‌ای هر آنچه به دست می‌آوریم ماحصل تصمیمات ما است. به همین دلیل است که هیچ تصمیم کوچکی وجود ندارد. آنچه در تصمیم‌ها مهم به شمار می‌رود، زمان و دقت است. برای رهایی از این گرداب و افزایش اثربخشی تصمیم گزینه درجه‌یک توجه به فواید تلفیق کوچینگ و تصمیم‌گیری است.
 تقریباً همهٔ ما در هرلحظه در حال قضاوت کردن هستیم. گفتنی است یکی از کارکردهای اصلی مغز، تحلیل و ارزیابی مشاهدات، محفوظات، تصورات و… است.
متأسفانه ما در قضاوت‌هایمان اشتباهات بسیاری می‌کنیم؛ درحالی‌که در بسیاری از مواقع حتی از آن‌ها مطلع هم نمی‌شویم؛ به این اشتباهات «سوگیری‌های شناختی» گفته می‌شود. برای اینکه در دام این خطاها نیفتیم، لازم است از مهارت تفکر انتقادی برخوردار بوده و با این سوگیری‌ها آشنایی داشته باشیم؛
کوچینگ با پرسش‌گری ارزیابانه دربارهٔ اهداف، تصمیمات، ایده‌ها، قضاوت‌ها، استدلال‌ها، دیدگاه‌ها و تصورات کوچی او را از بسیاری از تله‌های ارزیابی می‌رهاند. نتیجهٔ این رهایی دستاوردهای زیر است:
کوچی تصمیمات اشتباه کمتری می‌گیرد
کوچی تصمیم‌های عاقلانه‌تری می‌گیرد
بسیاری از ابهامات خودآگاه و ناخودآگاه کوچی‌ها رفع می‌شوند؛ این ابهامات گاهی مانع مهمی بر سر راه عمل‌گرایی او هستند؛ بنابراین کوچینگ روح عمل‌گرایی را اول از همه در خود کوچ و سپس در کوچی تقویت می‌کند.

 

نتیجه‌گیری:
کسب این مهارت‌ها عاملی مهم در پیشرفت و رسیدن به موفقیت در زمان حال و آینده است.
 ازآنجایی‌که هدف کوچ و جلسات کوچینگ رشد کوچی و موفقیت اوست، کوچینگ بستری را برای کوچی فراهم می‌کند تا این مهارت‌ها را کسب کند.
 در جلسات کوچینگ کوچ به کوچی کمک می‌کند تا رشد کرده و به بهترین خودش تبدیل شود.

نویسنده: جناب آقای علیرضا سلمانی از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفه ای کسب وکار ویدان
 


 

 

نظرات کاربران
ارسال نظر
شما هم دیدگاه، تجربه یا سوالتان را بنویسید